by Universal Emptiness



یه آرشیتکت می گفت صد تا آرشیتکت از دهنش می ریخت

Posted in | 0 Comments »
by Universal Emptiness



کشوری که دخترانش دانشگاه را با چادر شروع کرده و با دوبنده به پایان می رسانند .

Posted in | 0 Comments »
by Universal Emptiness



به طرفش می گفت "زید " و با این کارش حال و هوای فیلمای دهه ی سی و فردین رو برای ما زنده می کرد .

Posted in | 1 Comment »
by Universal Emptiness



چقدر خوش حال میشم وقتی بهونه ی سرماخوردگی رو دارم واسه نبوسیدنت .

Posted in | 1 Comment »
by Universal Emptiness



مردی که سیگار برگ می کشد و خیلی پولدار است چشمش معشوقه ی خواننده را گرفته ،
همگی نگرانیم که چون شود ،
اما معشوقه در پایان عشق را بر پول ترجیح می دهد ،
ردخور هم ندارد .

Posted in | 2 Comments »